سلام
خوش حالم كه طلسمش شكسته شد اما...
با اين پست كه نوشتيد احساس مي كنم من مقصرم...من مقصرم كه اين حس در شما ايجاد شده .شايد اشتياه از من بوده من بايد سكوت مي كردم.
من تو اين مدت نبودم ولي امروز پاسخ كامنت قبلي رو ميدم...
شرط مهم در وبلاگ نويسي حرفهاي دلي كه ما مي نويسيم و در مقابلش مسئوليم.
دو شرطي كه گفتيد بستگي به خودمون و وبلاگمون داره كه شما تو اين وبلاگ خيلي صادقانه رفتار رديد و همه چيزو درباره ي خودتون گفتيد.فكر مي كنم تا اين حد لازم نبوده
اگر مي خواهيد وبلاگو عوض كنيد پيشنهاد مي كنم صادقانه رفتار نكنيد يا اين وبو كمي تغيير بديد البته اين براي شما مي گم كه خيلي روي اين موضوع حساسيد.
اما در مورد پيشنهادتون بايد بگم من وبلاگ شخصي داشتم و از طريق اون وب با وب شما اشنا شدم اما به دلايلي بستم و فعلا هم قصد ندارم هيچ وبي رو اداره كنم.
اگر منظورتون من بودم كه نمي خواستيد بفهمم بايد بگم من قبل از اين كه شما رو از نزديك بشناسم با وبتون اشنا شدم ...
خيلي اتفاقي فهميدم شما با من هم دانشگاهي هستيد(.يعني من با شما هم دانشگاهي شدم )
ولي در مورد وبتون با كسي صحبت نكردم گرچه فكر نمي كردم شما از اين موضوع ناراحت بشيد.
خدانگهدار