سفارش تبلیغ
صبا ویژن




سلام

به فامیلی داریم، بنده خدا وسواس داره! البته وسواسش یه جوریه که مزاحمت زیادی برای دیگران نداره، مگر تو خونه اش. دو سه تا منطقه ممنوعه تو خونه ایشون هست که هیچ کس حق ورود نداره، آشپزخانه، حمام و اتاق خواب! اگر کسی وارد یکی از اینها بشه، اونوقت باید اونجا رو ...
به دلایلی قرار شده خونه اش رو عوض کنه و چون خونه جدید هنوز آماده نیست، برای مدتی یه خونه رهن کرده. همین چند روز پیش اسباب کشی داشت به یه واحد نوساز که ایشون اولین ساکن اونجاست. ولی خب بهرحال قبلا کارگرها که اینجا بوده اند، بنابراین باید کل خونه شسته بشه ... از زمین و دیوارها گرفته تا حتی درهای چوبی، پریزهای برق و گوشی اف اف!!
تنهایی که نمیشه همه ی این کارها رو کرد، روزهای اسباب کشی و پاک سازی (!) خونه، دختر و عروس بزرگش رو هم به کمک خواسته بود. ایشون فرمان میداد، اونها هم اجرا میکردند ...
نتیجه هم معلومه دیگه، گوشی اف اف که سوخت و عوض شد، در چوبی هم که وقتی آب بهشون برسه، اون هم خیلی زیاد، شکل خودش رو از دست میده و باد میکنه. جالب اینکه یکی دو روز بعد، بنده خدایی که اومده بود تا خونه رو موکت کنه، به همین خاطر تو اتاق حبس شده بود! در باز نمیشد، فیلمی بود برای خودش ...

البته حرفم درباره این بنده خدا و رفتارش نیست، چون بهرحال ایشون بیماره و این رفتار هم به نوعی غیرارادی و از عوارض بیماری وسواس به حساب میاد. اما همه ی اینها رو گفتم که برسم به اینجا ...
عروس این خانم، یه آدم فوق العاده مذهبی و البته محافظه کاره! اینقدر که این مسئله روی روابط خانواده اش با دیگران و حتی شکل زندگی شخصی عروس خانم هم تاثیر گذاشته و به شدت مقید به رعایت اصول شرعی و در نظر گرفتن اونهاست!
تعجب میکنم از چنین آدمی که چطور به این راحتی اینجا میاد و اسراف میکنه! یعنی این گناه نیست؟ یا اینکه مثلا آسیب رسوندن به خونه ای که به صورت امانت در اختیار مادر شوهر این خانم قرار گرفته، حتی با درخواست اون خانم، مشکلی نداره؟!
جالب اینجاست که وقتی خانم صاحب خونه، جریان گیر کردن اون بنده خدا تو اتاق به خاطر شستن درها رو برای ایشون تعریف کرده بود، ایشون جواب میده: "شرمنده! به خدا من خودم هم ناراحتم، ولی فلانی ما رو مدیون کرده بود (!!) که حتما همه چیز رو آب بکشیم. مجبور بودم ..."
خدا رو شکر، معنای دِین رو هم فهمیدم! بیشتر که فکر میکنم، شک میبرم به جملاتی که برای توصیف این شخص گفتم! ایشون ظاهرا فوق العاده مذهبی هستند، مثل خیلی های دیگه ...

[پ.ن] تا حالا خیلی سعی کردم تو نوشته هام به کسی و چیزی گیر ندم و موعظه نکنم، اما این دو پست اخیر دیگه واقعا نتونستم خودم رو کنترل کنم!
[پ.ن2] میگن تا سه نشه بازی نشه، خدا سومی رو به خیر کنه!
[پ.ن3] راستی امروز بازی پرسپولیس و استقلال اهواز رو کی دید؟ یکی دیگه از اون شاهکارهای فرهنگی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش دراومد! دقیقا وقتی یکی از آقایون محترم مسئولین یکی از تیم ها در حال سیگار روشن کردن بود، لطف کردند تصویر زوم شد روی ایشون. کلی آموزنده بود!!


ناصر | جمعه 86 مهر 27 | ساعت 11:9 عصر | نظرات []




لیست کل یادداشت های وبلاگ