روز اول که رفتیم مدرسه، معلممون گفت یه س هست که دندونه داره
گفتم اشکال نداره،
گفت بعد یه ث هم هست که نقطه داره ها
گفتم خوب این هم اشکال نداره ...
بعدش گفت یه ص هم هست که قلمبه است. نه دسته داره نه نقطه داره
گفتم : اجازه ! پس اون C که آدم ویتامینه می خوره چی میشه ؟
بغل دستیم گفتش که بچه جون سه نکن !
تازه فهمیدم که یه سه های دیگه هم هست.
تازه اینا که چیزی نیست، تو حساب هم داریم. 1... 2 ... 3 !!
فرض کنید یه خواهر یا برادر 3 - 4 ساله تو خونه داشته باشی، از قضا یه از خدا بی خبری (!) براش سی دی کارتون و فیلم بیاره. مثلا کلاه قرمزی و سروناز ! بعد تازه میشی مثل من، صبح و ظهر و قبل از خواب ...
نمی دونم برای چندمین بار بود که داشتم فیلم رو می دیدم. رسید به این جاش، فکر کردم شاید داره قصه زندگی ما آدما رو میگه ! همین چند روز پیش یکی از رفقا مسیج فرستاده بود :
عزیزم، زندگی مثل یه دیکته است. هی غلط مینویسیم هی پاک میکنیم. دوباره مینویسیم باز پاک میکنیم غافل از اینکه یه روز داد میزنن ورقه ها بالا ...